عشق بی نهایت


دنیای سنگی

بسلامتی خدایی که ذره ای مردی تو وجود هرکه به من رسیدنذاشت تابفهم فقط خداست که نامردنیست.بسلامتی خدایی که وقتی بدبختیوعاشق کنه قدرعشقش بهش اشک میده.بسلامتی خدایی که وقتی بنده ی عاشقش آرزوی مرگ میکنه اونقدرمرگشودور می کنه که بفهمه تواوج بدبختی بخندی تامعشوقت آرزوی زنده بودنتوکنه.بسلامتی عشقم خداکه جزنامردی ازم ندیدولی تاآخرخط باهامه.

 

 دختره از پسره پرسید من خوشگلم؟گفت:نهگفت دوستم داری؟گفت نوچگفت اگه بمیرم برام گریه میکنی؟گفت:ا
صلادختره چشماش پر از اشک شد! پسره گفت:تو خوشگل نیستی زیباترین هستی!تو رو دوست ندارم!چون
 
عاشقتم….اگه تو بمیری گریه نمیکنم!چون منم میمیرم!

 

پسر نگاهی به دختر کرد و گفت حالا که کنار ساحل هستیم بیا یه آرزوی قشنگ بکنیم دختر با بی میلی قبول کرد

پسر چشماشو بست و گفت:کاش تا آخر دنیا عاشق هم بمونیم…. بعد به دختر گفت:حالا تو آرزو تو بگو دختر

چشماشو بست و خیلی بی تفاوت گفت:کاش همین الان دنیا تموم بشه…. وقتی چشماشو باز کرد پسر رو ندید

فقط چند تا حباب آب رو دید….!!!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 7 بهمن 1391برچسب:,ساعت 20:19 توسط bahar| |


Power By: LoxBlog.Com